دسته های عزاداری که هرساله بر سر و سینه زنان به خروش می آیند، با فریاد «یا حسین» خود، شهرها و روستاها را به جنب و جوش درمی آورند و با اشک چشمان خود خاطره جانسوز کربلا را تجدید می کنند، آب سردی بر پندار باطل و زحمات بی حاصل کسانی می ریزند که با ترّهات خود قصد خاموش کردن خورشید عالم افروز نهضت حسینی را دارند.
این خروش خودجوش به هر کُند ذهن و دیرباوری می فهماند که خون حسین بن علی (علیهماالسلام) در عاشورای 61 هجری در گوشه ای دور افتاده از سرزمین عراق، یعنی کربلا هدر نرفت، بلکه به اراده پروردگار عالَم همه قطرات آن به پیکره عالَم اسلام تزریق شد و همان است که هر ساله طنین «هل من ناصر ینصرنى» امام حسین (علیه السلام) را در گوش جهانیان زمزمه می کند و ملتهای اسلامی و گاه غیر مسلمان را به جوش و خروش وا می دارد.
راستی در کجای این کره خاکی می توان کسی را یافت که پیوندی میان خود و حسین بن علی (علیهماالسلام) احساس کند و در روز عاشورا آرام و قرار داشته باشد؟
[ادب فنای مقربان جلد1 - صفحه 22]