در مطلب قبلی نوشتم :
در مطلب قبلی نوشتم :
دفعه قبل که به مشهد الرضا علیه السلام مشرف شده بودیم در راه برگشت یکی از همراهان مریض شد
نزدیک شاهرود گفتم ببریمش دکتر
گفتند که خدا را شکر بهتر شده
از شاهرود که گذشتیم یهویی تبش بالا رفت و تصمیم گرفتیم شهر بعدی که دامغان بود ببریمش دکتر
قبل از نماز مغرب و عشا جمعه بود که رسیدیم دامغان
رفتیم درمانگاه و وقتی بیرون اومدیم اذان شده بود
نزدیک درمانگاه مرقد شریف دو امامزاده بود برای نماز به آنجا رفتیم
موقع نماز یادم افتاد که اینجا دامغان است شهر مرحوم ملاعلی اکبر معلم دامغانی از علما و عرفای معاصر و از دوستان حضرت امام خمینی و از کسانی که مورد توجه حضرت آقا بوده اند ولی نمیدونستم قبر شریفشون همان دامغان بود یا نه؟
در مطلب قبل در رابطه قدر و همت کلماتی چند نوشته شد
و این مطلب تکمله ای بر مطلب پیشین است:
قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِه
اونجا بود که برای چند دقیقه زمین گیر شدم و انواع و اقسام خواطر به ذهنم خطور کرد
از جمله حس مادر بزرگوار این دو شهید اون موقعی که میخواستند این دو را در قبر بگذارند...
حشرهما الله مع سید الشهداء علیه السلام
پ.ن:
ان شاء الله به زودی عکسشون را میذارم