این شعر«ها علی بشر کیف بشر» واقعاً شعر عجیب ، زیبا و دلنشین و پر معنایی است. این شعر مال ملامهر علی تبریزی متخلص به فدوی است. اهل تبریز بوده و خیلی طبعش لطیف است و اشعار زیادی هم دارد؛ مخصوصاً این شعر که در تاریخ مدیحه سرایی آقا امیرالمومنین(علیه السلام) ماندگار شده است:
ها علی بشر کیف بشر
ربه فیه تجلی وظهر
هو و المبدأ شمس و ضیاء
هو و الواجب شمس و قمر
اذن الله و عین الباری
یا له صاحب سمع و بصر
عله الکون و لولاه لما
کان للعالم عین و أثر
فلک فی فلک فیه نجوم
صدف فی صدف فیه درر
جنس الأجناس علی وبنوه
نوع الأنواع إلی حادی عشر
کل من مات و لم یعرفهم
موته موت حمار و بقر
قوسه قوس صعود و نزول
سهمه سهم قضاء و قدر
ما رمی رمیه إلا و کفی
ما غزی غزوه إلا و ظفر
أسد الله إذا صال و صاح
أبو الأیتام إذا جاد و بر
بوتراب و کنوز العالم
عنده نحو تراب و مدر
من له صاحبه کالزهراء
أو سلیل کشبیر و شبر
أیها الخصم تذکر سندا
متنه صح بنص و خبر
إذ أتی أحمد فی خم غدیر
بعلی و علی الرحل نبر
قال من کنت أنا مولاه
فعلی له مولی و مفر
پ.ن :
دیروز به مناسبت عیدالله الاکبر به دیدن یکی از خوبان خدا و ولیی از اولیای الهی رفته بودیم که ایشان در بین صحبتهایشان به این شعر اشاره نمودند و چند بیتی از آن را خواندند ...
خدا خیرتان دهد! فکر میکنم تا به حال چندین مرتبه در پخش تلویزیونی جلسات استاد فاطمینیا دیدهام که این شعر را با ستایش بسیار خواندهاند.