کشکولک من

یک نکته از هزاران: نکته نکته هایی از این طرف و آن طرف

یک نکته از هزاران: نکته نکته هایی از این طرف و آن طرف

کشکولک من

هر اولی را پایانی است
مهم این است که چگونه آغازت را به پایان برسانی
اگر با هوالاول و الاخر ،در ظاهر و باطنت همراه باشی
امید عاقبت به خیری در تو میباشد
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
بحق محمد و آله الطاهرین

این یک کُشَیکَل میباشد (یعنی مُصغَّر کشکول یا تو بگو همان کشکولک)
یکی از سنت های علمای گذشته ما نوشتن کشکول بوده است
که شاید معروفترین آن ها کشکول جناب شیخ بهایی علیه الرحمه است
در کشکول بیشتر سخنان و نکات زیبایی که از این طرف و آن طرف به دست می آمده نوشته می شده است
و کمتر در آن ها نوشته های خود صاحب کشکول وجود دارد
در این کشکولک هم سعی بر آن است که نوشته های بنده حتی الامکان وجود نداشته باشد
و نوشته های خود را در وبلاگی دیگر بارگذاری خواهم کرد

سائلی پرسید از چه می زنی محکم به روی سینه ات

گفتم او را من بدین سینه زدن خانه تکانی می کنم

خوشه چین

خوبه وقتی شبها خواستیم بخوابیم

اول یک سلام به آقامون اباعبدالله علیه السلام بدیم

و بعد بخوابیم

چون معلوم نیست بازم بیدار بشیم

و بتونیم سلام بدیم

السلام علیک یا اباعبدالله...

خوشه چین

امام حسین علیه السلام تنها کسانی را به همراهی خود و سهیم شدن در قیام خونین خویش دعوت کرد که موطن خویش را لقای الهی می دانستند و حاضر بودند با بذل جان در این سرزمین ملکوتی متوطن شوند:

 

من کان باذلاً فینا مُهجتَه و موطّنا علی لقاءِ اللهِ نفسَه فلیرحَل معنا

 

زیرا قیام آن حضرت برای شناخت بیشتر مردم از آغاز و انجام خود و آگاهی آنان از وطن لقای الهی بود نه برای گرفتن سرزمین عراق و شام.

 

متأسفانه بسیاری از مردم اصل ونسب و وطن خود را گم و آن را فراموش کرده و غافلند که از کجا آمده اند و به کجا خواهند رفت؛

 

آنان می پندارند که با مرگ می میرند و پس از آن می پوسند ٬ در حالی که انسان با مرگ از پوست در می آید و زندگی اصلی را شروع می کند : (و ان الدار الاخرة لهی الحیوان لو کانوا یعلمون)؛ الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا.

 

این سخن نغز و دلپذیر شیخ بهایی در معنای حب الوطن من الایمان :

 

این وطن مصر و عراق و شام نیست

 

این وطن شهریست کان را نام نیست

 

پس از کلام بزرگ حکیم الهی شیخ اشراق است که با صراحت گفت:معنای حب الوطن من الایمان این است که انسان بداند از کجا آمده و به کجا میرود و اکنون در کجاست و هرگز مسیر و بین راه یعنی دنیا را وطن نداند زیرا انسان از خداست و به او باز می گردد: ( انا لله و انا الیه راجعون)...

 

آیت الله جوادی آملی

کوثر کربلا/ صفحه۱۴۹

خوشه چین
حضرت امام رضا علیه السلام خطاب به ریان ابن شبیب فرمودند:

إن کنت باکیا لشئ فأبک للحسین

و به قول طلبه ها این کلام عام است یعنی درهرمصیبت وغمی باید به غم اباعبدالله الحسین علیه السلام نگریست و بر آن گریست
یعنی در مصیبت علی اصغر باید غم حسین را نگریست و گریست
در مصیبت علی اکبر نیز و در مصیبت........
وباید بر غم حسین در مصیبت عباس گریست
همان جایی که فرمود:

 الان انکسر ظهری و قلت حیلتی.....
خوشه چین

...حرکت کشتی نجات آدمیان احتیاجی به دریا ندارد.

این کشتی بر روی قطره اشکی مقدس که برای حسین علیه السلام ریخته می شود می گذرد.

اشکی که از اعماق دل برمی آید وجان را می شوراند وآن گاه,رهسپار پیشگاه اقدس خداوندی میشود.


(علامه محمد تقی جعفری رحمه الله)
خوشه چین

کوتاه کن کلام ... بماند بقیه اش
مرده است احترام ... بماند بقیه اش

از تیرهای حرمله یک تیر مانده بود
آن هم نشد حرام ... بماند بقیه اش

خوشه چین
در فلسفه سخن از "بود" و "نبود" است
و در عرفان سخن از "بود" و "نمود"



خوشه چین
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
مکن ای صبح طلوع
خوشه چین