کشکولک من

یک نکته از هزاران: نکته نکته هایی از این طرف و آن طرف

یک نکته از هزاران: نکته نکته هایی از این طرف و آن طرف

کشکولک من

هر اولی را پایانی است
مهم این است که چگونه آغازت را به پایان برسانی
اگر با هوالاول و الاخر ،در ظاهر و باطنت همراه باشی
امید عاقبت به خیری در تو میباشد
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
بحق محمد و آله الطاهرین

این یک کُشَیکَل میباشد (یعنی مُصغَّر کشکول یا تو بگو همان کشکولک)
یکی از سنت های علمای گذشته ما نوشتن کشکول بوده است
که شاید معروفترین آن ها کشکول جناب شیخ بهایی علیه الرحمه است
در کشکول بیشتر سخنان و نکات زیبایی که از این طرف و آن طرف به دست می آمده نوشته می شده است
و کمتر در آن ها نوشته های خود صاحب کشکول وجود دارد
در این کشکولک هم سعی بر آن است که نوشته های بنده حتی الامکان وجود نداشته باشد
و نوشته های خود را در وبلاگی دیگر بارگذاری خواهم کرد

اینکه (خداوند) فرمود: ﴿جَعَلَ الَّیْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَةً﴾ (سوره فرقان/62)

این کلمه ﴿خِلْفَةً﴾ یک جا در قرآن ذکر شد و آن همین‌جاست .

در ذیل این آیه , آن روایت نورانی امام(سلام الله علیه) است که فرمود:

اگر نماز شبی در شب قضا شد بالأخره روز انجام بدهید و آن را دریابید.

این طور نیست که حالا که شب گذشت بگویید گذشت

بلکه می‌شود آن ذکر و عبادت و تسبیح و سجود شب را در روز انجام داد و بالعکس

---------

آیةالله جوادی آملی

تفسیر سوره فرقان جلسه23

خوشه چین

گفت: امشب شب یلداست

گفتم : شب یلدا چیه؟

گفت : طولانی ترین شب سال.

گفتم : چقدر طولانی تره از شب قبلش؟

گفت : حدود یک دقیقه!!!

گفتم : جالبه . مردم شب  یلدای قرآن را رها کرده اند و به شب یلدای .... چسبیده اند

شب یلدای قرآنی که نه تنها از شبهای قبلش بلکه از هزار ماه بیشتر و بهتر است

خوشه چین

در کتاب منتخب التواریخ نقل کرده که: «استادم مرحوم سید على حائرى در درس فرمود: در قریه‌اى از قراى اصفهان یک نفر مریض به حال احتضار بود. از عالم زاهد قریه خواستند بر بالینش حاضر گردد و تلقینش گوید. وقتى که شهادت به وحدانیّت خدا مى‌داد و مى‌گفت: لا اله الاّ اللّه از گوشۀ حجره صدا بلند مى‌شد: صدق عبدى؛ بندۀ من راست گفت. تا محتضر مى‌گفت: یا اللّه! از گوشه حجره صدایى مى‌گفت: لبّیک عبدى.

خوشه چین

امام حسن عسکرى علیه‏ السلام :

خَصلَتانِ لَیسَ فَوقَهُما شَى‏ءٌ: الإیمانُ بِاللّه‏ِ و نَفعُ الإخوانِ؛

دو خصلت است که بالاتر از آنها چیزى نیست : ایمان به خدا و سود رساندن به برادران.

خوشه چین

امام حسن عسکرى علیه‏ السلام :

خَیرُ إخوانِکَ مَن نَسِىَ ذَنبَکَ و ذَکَرَ إحسانَکَ إلَیهِ؛

بهترین برادر تو کسى است که خطایت را فراموش کند و احسان تو را به خود، به یاد آورد.

خوشه چین


قال بعض اهل المعرفة الالهیة:


اَلإنسانُ :


مُرَبَّعُ الأَرکانِ وَ مُثَلَّثُ الکیانِ



خوشه چین

اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش

حریف خانه و گرمابه و گلستان باش

شکنج زلف پریشان به دست باد مده

مگو که خاطر عشاق گو پریشان باش

گرت هواست که با خضر همنشین باشی

نهان ز چشم سکندر چو آب حیوان باش

زبور عشق نوازی نه کار هر مرغیست

بیا و نوگل این بلبل غزل خوان باش

طریق خدمت و آیین بندگی کردن

خدای را که رها کن به ما و سلطان باش

دگر به صید حرم تیغ برمکش زنهار

وز آن که با دل ما کرده‌ای پشیمان باش

تو شمع انجمنی یکزبان و یکدل شو

خیال و کوشش پروانه بین و خندان باش

کمال دلبری و حسن در نظربازیست

به شیوه نظر از نادران دوران باش

خموش حافظ و از جور یار ناله مکن

تو را که گفت که در روی خوب حیران باش

خوشه چین

روزگاری شد که در میخانه خدمت می‌کنم

در لباس فقر کار اهل دولت می‌کنم

تا کی اندر دام وصل آرم تذروی خوش خرام

در کمینم و انتظار وقت فرصت می‌کنم

واعظ ما بوی حق نشنید بشنو کاین سخن

در حضورش نیز می‌گویم نه غیبت می‌کنم

با صبا افتان و خیزان می‌روم تا کوی دوست

و از رفیقان ره استمداد همت می‌کنم

خاک کویت زحمت ما برنتابد بیش از این

لطف‌ها کردی بتا تخفیف زحمت می‌کنم

زلف دلبر دام راه و غمزه‌اش تیر بلاست

یاد دار ای دل که چندینت نصیحت می‌کنم

دیده بدبین بپوشان ای کریم عیب پوش

زین دلیری‌ها که من در کنج خلوت می‌کنم

حافظم در مجلسی دردی کشم در محفلی

بنگر این شوخی که چون با خلق صنعت می‌کنم


خوشه چین