کشکولک من

یک نکته از هزاران: نکته نکته هایی از این طرف و آن طرف

یک نکته از هزاران: نکته نکته هایی از این طرف و آن طرف

کشکولک من

هر اولی را پایانی است
مهم این است که چگونه آغازت را به پایان برسانی
اگر با هوالاول و الاخر ،در ظاهر و باطنت همراه باشی
امید عاقبت به خیری در تو میباشد
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
بحق محمد و آله الطاهرین

این یک کُشَیکَل میباشد (یعنی مُصغَّر کشکول یا تو بگو همان کشکولک)
یکی از سنت های علمای گذشته ما نوشتن کشکول بوده است
که شاید معروفترین آن ها کشکول جناب شیخ بهایی علیه الرحمه است
در کشکول بیشتر سخنان و نکات زیبایی که از این طرف و آن طرف به دست می آمده نوشته می شده است
و کمتر در آن ها نوشته های خود صاحب کشکول وجود دارد
در این کشکولک هم سعی بر آن است که نوشته های بنده حتی الامکان وجود نداشته باشد
و نوشته های خود را در وبلاگی دیگر بارگذاری خواهم کرد

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسفار» ثبت شده است

    چون که گلّه بازگردد از ورود    پس فتد آن بز که پیش‏آهنگ بود

گاهى به یک عقبگرد، اوضاع برمیگردد و پیشآهنگ، پسآهنگ میشود

یکى از اساتید ما که خداوند درجاتش را متعالى گرداند در درس به ‏عنوان نصیحت داستان شخصى را مطرح کرد، فرمود: وقتى او وارد مجلس شد، او را در بالاى مجلس نشاندند، خانه مزبور دو در داشت، آن در که بسته بود بالا محسوب مى ‏شد، و در ورودى که باز بود پایین شمرده مى‏ شد، هرگاه کسى وارد مى ‏شد وى را در بالا نشسته مى ‏دید، رندى در باز را بست، و در بسته را باز کرد، و این شخص به همین سادگى به قسمت پایین اتاق افتاد، پس آدم باید در چه رتبه ‏اى باشد که به این امور اعتبارى دل خوش کند

علامه حسن ‏زاده آملى

شرح فارسى الاسفار الاربعه

ج‏1 ؛ ص33


خوشه چین